سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

حالات امیرالمومنین علیه السلام در شب نوزدهم

شاعر : محمدحسن بیات لو
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی

شب بود و شهر کوفه پُر از آه و درد بود            حال و هوای کوفه غم انگیز و سرد بود

شب بود و ظلمتی که فضا را گرفته بود            از بـار غـم تـمـامیِ دل‌هـا گـرفـته بود


مردی غریب سوی مصلی روانه بود            دریـای دیـدگـان تـرش بـی‌کـرانـه بود

می‌رفت وآسمان هم ازاین درد می‌گریست            مردی که در نهایت قدرت؛ غریب زیست

غیر از غم مدینه به لب صحبتی نداشت            غیر از وصال فاطمه‌اش حاجتی نداشت

تنهـاترین، غـریب ترین مرد کوفه بود            کیسه بدوش کوفه و شبگرد کوفه بود

عـمـری ز خـاطرات مدیـنه کباب شد            تـنـهـا انـیـسِ راز دلـش چــاه آب شـد

هـم بـازی تـمـام یـتـیـمـان کـوفـه بـود            فکـر غـذا و سـفـرۀ بی‌نـان کـوفه بود

پایان رسیده لحـظۀ چـشم انتظاری‌اش            دلشوره داشت زینب از این بیقراری‌اش

نقد و بررسی